البته این موضوع را نباید از نظر دور داشت که اوضاع نابسامان اقتصادی و وجود فقر و بیکاری گسترده در کشور در رانده شدن اقشار فرودست به سمت زباله‌گردی نقش بسزایی داشته است. در گفتگو با زباله‌گردها گرچه اکثریت آن‌ها بخصوص افراد بزرگسال از وجود انگلی پیمانکاران و واسطه‌ها شاکی بودند، اما از این موضوع نیز که شیوه فعلی بازیافت زباله به نحوی تغییر کند که آن‌ها همین کار را هم از دست بدهند، اظهار نگرانی می‌کردند. بازیافت زباله و پسماند به شکل موجود آن به عریان‌ترین شکل ممکن منطق جنگل را بازنمایی می‌کند که در آن موجودات ضعیف‌تر توسط موجودات قوی‌تر بلعیده می‌شوند. زباله‌گردهایی که در خیابان‌ها پرسه می‌زنند، آخرین حلقه و معلول نهایی این سیستم مافیایی و پیچیده‌اند که قربانی صاحب‌گاراژهای خرد، دلال‌های جزء، پیمانکاران و شهرداری‌ها می‌شوند. شهرداری با پیمانکاران قرارداد می‌بندد. پیمانکار اصلی و پیمانکاران رده سوم و چهارم چه نیروی کاری ارزان‌تر از کودکان می‌توانند داشته باشند که چون کودک هستند نمی‌توانند حق خود را مطالبه کرده و حتی از خود دفاع کنند. همین است که برخی پیمانکاران شهرداری‌ها به صورت گسترده از این کودکان استفاده می‌کنند. همین چند سال پیش بود که فیلمی از بریدن گوش یکی از این کودکان زباله‌گرد به دست یک پیمانکار منتشر شد. شهرداری‌ها و نهادهای سیاست‌گذاری شهری به خوبی از وضعیت زندگی و معیشت این زباله‌گردها آگاهی دارند، یا دست‌کم اگر کوچکترین اراده‌ای در کار باشد، آگاهی از این وضعیت اصلا دشوار نیست. با این وجود هیچ نهاد و دستگاهی تمایلی ندارد به این مسئله ورود کند، چرا که به گفته برخی از مسئولین ورود به این مسئله و صحبت از تغییر سازوکارهای بازیافت زباله و پسماند موضوع خطرناک و دردسرسازی است.

 منبع : https://iran-bssc.ir